در بخشی از نامه مادر هوگو چاوز آمده است: «دکتر کجایی که از وقتی که رفتی، اوضاع خاندان و کشور ما هم در هم پیچیده. برگرد! کلید دوستانت گویا قفلهای ما را باز نمیکند؛ برگرد و نذار بدون تو زندگیمون ازهم بپاشه!»
به گزارش جماران، ایسنا گزارش داده که ونزوئلا در حال حاضر در یک بحران اقتصادی به سر می برد و این امر باعث شده که قیمت کالاها در این کشور سر به فلک بکشد به طوری که قیمت آیفون شش در ونزوئلا 47 هزار دلار( 155 میلیون تومان) است.
***
بر این اساس و با توجه به بن بست مدیریتی در ونزوئلا، مادر هوگو چاوز در نامه ای سرگشاده به رییس جمهور سابق کشورمان، خواستار نسخه فوری و راهگشا و یا بازگشت او به قدرت شده است و تاکید کرده «اگر نمی توانی ونزوئلا را از راه دور مدیریت کنی، با درخواست پناهندگی من و بازماندگان مرحوم چاوز به ایران موافقت کن.»
در بخشی از این نامه آمده است:
دکتر سلام!
یادش بخیر با هوگو میرفتین میکوبیدین تو دهن استکبار و بر میگشتین با هم جوجه میزدیم...چه زود گذشت! یادت هست به زور هوگو فرستادی زیارت در مشهد؟ همیشه در خانه حرف تو بود و دائم می گفت محمود...محمود.
دکتر جان کجایی که از وقتی که رفتی، اوضاع خاندان و کشور ما هم در هم پیچیده. برگرد! کلید دوستانت گویا قفل های ما را باز نمی کند و انگار تو فقط به یاد ما بودی. برگرد...برگرد و نذار بدون تو زندگیمون ازهم بپاشه.
راستی هنوز ایستادگی تو در برابر دنیای استکبار و تسلای خاطرت در ختم هوگو را فراموش نکردم، دمت گرم، جبران می کنم. پسرم تو در قلب من هستی همانطور که هوگو. و این روزها ما بازهم به کمک تو نیاز داریم تا از این باتلاق اقتصادی استکبار خاک بر سر خلاص شویم. کمی وام بلا عوض هم بدهی کافیست نیاز به خط تولید پراید نیست چون کسی نمی خرد.
محمود پسرم! برای آنکه در تاریخ بماند، لیست قیمت برخی اقلام در زمان شما و بعد از شما را پیوست می کنم تا همه بدانند بعد از تو بر ما چه گذشت.
قیمت ها بر اساس بولیوار بوده که به تومان چنج شده است:
مغازه رو بستم سوار ماشین شدم که برم خونه ، دیدم شدیدا توی معده م گاز پیچیده خالیش کردم تو ماشین همین که داشتم احساس خوشایندم رو تجربه میکردم دیدم یه داف خوشگل داره میزنه به شیشه ماشین میخواد بیاد تو. منم از ترس آبروم قفل در رو زدم و با اشاره معذرت خواهی کردم و با کون سوزی رفتم! فرداش که اومدم در مغازه رو باز کنم دیدم صاحب مغازه دم در مغازه ایستاده با سند مغازه و همون دختره! گفت : پسرم من پیر هستم و این دخترم رو دیشب برای آزمایش نجابت تو فرستادم که سربلند شد. این مغازه و دخترم و کل دارییم مال تو. برو حالش رو ببر داماد گلم (کلید اسرار: این قسمت: چس به موقع)
بنده خدا خسیس قله اورست رو فتح میکنه، ازش میپرسن: انگیزهات چی بود؟ میگه: خدا خفهاش کنه اونی رو که گفت: اون بالا نذری میدن !!
بنده خدا خسیس سوار تاکسی میشه. موقع پیاده شدن راننده بهش میگه: پول خرد ندارم. بنده خدا خسیس میگه: به جاش برام بوق بزن!
یک بنده خدا خسیس میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است !
خسیس ها رو از چهار تا چیز میشه شناخت:۱- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن 2 هر قلوپ نوشابه که میخورن به شیشه نگاه میکنن ببینن تا کجاش رفته ! 3 جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟ 4 بستنی لیوانی که میخورن حتما درش رو میلیسن!!
یه روز یه خسیس خواب می بینه به یه فقیر ۱۰۰۰ تومان پول داده . وقتی از خواب بلند می شه میگه: وای عجب کابوسی بود!
از بچه ی یه خسیس می پرسن : وقتی می روی سر یخچال چی می خوری؟ میگه: کتک!
توی شهر خسیس ها قیمت بلیط اتوبوس از ۲۵ تومان به ۵ تومان می رسه. همه اعتراض می کنند. ازشون می پرسن : چرا اعتراض می کنید ؟ می گن: ما تابه حال وقتی پیاده روی می کردیم ۲۵ تومان به نفع مان می شد ولی حالا فقط ۵ تومان به نفع ما می شه!!
از غضنفر می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون!
غضنفر زنش رو بدجوری می زده ؛ از پرسیدن : چی کار کرده که می زنیش؟ می گه: اگه می دونستم که می کشتمش!!
غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!
به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ گفت: نه من رو اون ور بود.!!
غضنفر می ره عروسی ؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!
غضنفر پول می اندازه توی صندوق صدقات بعد سوارش می شه!!
غضنفر دکتر می شه، یه قرص به مریضش می ده می گه : یکی قبل از خواب بخور یکی بعد از خواب!!
به غضنفر می گن: شنیدی آدم شدی؟ می گه: نامردا شایعه کردن!!
به غضنف می گن: یه میوه ی آبدار و خوش مزه و شیرین نام ببر. می گه: خیار ! می گن: خیار کجاش شیرین و آبداره؟ غضنفر میگه: یه بار که با چایی شرین بخوری نظرت عوض میشه!!
به غضنفر می گن: اگه سردت بشه چه کار می کنی؟ می گه: می رم نزدیک بخاری. میگن: اگه خیلی سردت بشه چی ؟ میگه: به بخاری می چسبم . میگن : اگه خیلی خیلی خیلی سردت بشه چی؟ میگه : حوب معلومه ، بخاری رو روشن می کنم.!!
غضنفر به دوستش می گه: می دونستی آب سه تا جن داره؟ دوستش: نه اسمش چیه؟ غضنفر : یکی اکسی جن و دو تا هیدرو جن.!!
غضنفر از دوستش پرسید: تو کجا بدنیا اومدی؟ میگه: تو بی مارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟
از غضنفر می پرسن : سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!
پدر : پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر : پس برای همینه که بابا بزرگ تمام موهای سرش سفید شده؟!!
یه نفز سوار اتوبوس می شه، اتوبوس شلوغ بوده ، به نفر جلویی که مرد چاغی هم بوده می گه : آقا اینقدر هُل نده. طرف می گه: هل نمیدم ، رازم نفس می کشم.!!
غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاش می کرد، دوستش گفت: چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!
غضنفر تلفن همراه می خره ، صفرش رو می بنده!!
یه آدم خسیس جوهر خودکارش تموم می شه ، ترک تحصیل می کنه!!
به یه نفر می گن: پاشو سحره ، میگه: بهش بگو خودم فردا بهش زنگ میزنم.!!
غضنفر برف پاک کن ماشینش رو می زنه، هیپنوتیزم می شه!!
غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، می ندازتش دور!!
به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.
غضنفر داشته با دوستش احوال پرسی می کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!
غضنفر با کت و شلوار ورزشی تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.